صحرا صحرادویده ام...

خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن

تقدیم به تمام عاشقان

 



صحرا صحرا دويده ام سرگردان از پي تو
دريا دريا گذشته ام در طوفان از پي تو
دست از دنيا كشيده ام بي سامان از پي تو
از من از ما رهيده ام دست افشان از پي تو

گيسوي تو دام بلا
ابروي تو تيغ فنا
در دت دواي دل
روي تو بهشت برين
موي تو بنفشه ترين
زنجير پاي دل

دنيا دنيا گشته ام به بوي تو
پنهان پيدا گرم گفت و گوي تو
هر سو هر جا روي من به سوي تو
دردا دردا كي رسم به بوي تو ؟

دستم بر دامن تو
بوي پيراهن تو
سوي چشم عاشقان
ياس و سوسن شكفد
دامن دامن شكفد
با يادت ز باغ جان

ديگر افتاده ام از پا دراين صحرا
در راهم صخره و خارا خارا خارا
چون كشتي در دل طوفان يارا يارا
درياب اي ساحل دريا ما را ما را

شب و سحر به نام تو ترانه مي خوانم
به شوق يك سلام تو هميشه مي مانم

صحرا صحرا دويده ام سرگردان از پي تو
دريا دريا گذشته ام در طوفان از پي تو
دست از دنيا كشيده ام بي سامان از پي تو
از من از ما رهيده ام دست افشان از پي تو
يارا يارا ...



+نوشته شده در یک شنبه 6 مرداد 1392برچسب:,ساعت1:45توسط مهران | |